بازاریابی زنجیره ای یا کلاه برداری زنجیره ای؟ :


 





 
نکته بسیار مهم این است که نحوه کلاه برداری این گونه شرکت ها، که همه به نحوی کار خود را بازاریابی زنجیره ای (Network Marketing) می نامند این است که بدون این که قوانین خود را زیر پا بگذارند و یا این که جنسی تقلبی به مشتری عرضه کنند
آیا تاکنون نام شرکت هایی چون GoldQuest ،My۷Diamonds ،Pentagono به گوشتان خورده است؟ آیا هیچ گاه به شما یا آشنایانتان پیشنهاد شده است که با سرمایه گذاری در یکی از این شرکت ها در زمانی کوتاه به پول هنگفتی برسید؟ هدف از این نوشته کوتاه این است که شما را با نحوه کلاه برداری این گونه شرکت های به ظاهر اقتصادی آشنا کند. امیدوارم با مطالعه و نقد این نوشته، ما را در این امر ملی یاری فرمایید.

● آن ها به قوانین خود پایبند هستند
 

نکته بسیار مهم این است که نحوه کلاه برداری این گونه شرکت ها، که همه به نحوی کار خود را بازاریابی زنجیره ای (Network Marketing) می نامند این است که بدون این که قوانین خود را زیر پا بگذارند و یا این که جنسی تقلبی به مشتری عرضه کنند و یا این که شرکت خود را تعطیل کنند و بگریزند، دست به کلاه براداری می زنند. آن ها قوانین خود را، هوشمندانه، با هدف سرکیسه کردن ما طراحی کرده اند و تمام تلاششان این است با رعایت و اجرای دقیق قوانین خود، به نتیجه مطلوب خود برسند. پس خبرهایی از این قبیل که مثلاً GoldQuest به وعده های خود عمل نکرده است و یا این که سکه هایش تقلبی هستند، به نظر ما مسایلی حاشیه ایند و ایراد این شرکت ها جای دیگریست. لذا مطالب این نوشته با این فرض است که شرکت مورد بحث به قوانین خود پایبند است.

● فریب نام های مختلف را نخورید!
 

با توجه به این که این گونه شرکت ها هر از چند گاهی با نام و روشی به ظاهر جدید در جامعه ظاهر می شوند، ما خصوصیات اصلی آن ها را در چند اصل ساده خلاصه می کنیم. در این صورت شما هرگاه با شرکتی که این اصول برایش صادق است برخورد کردید، می فهمید که با یک کلاه برداری زنجیره ای طرفید.

● اصول کلاه برداری زنجیره ای
 

▪ اصل ۱. قوانین این شرکت ها به گونه ای است که هرکس در هنگام آغاز کار باید مبلغی پول به شرکت بپردازند. این کار به طرق مختلف انجام می شود؛ خرید یک بلیط مانند شرکت پنتاگونو، خرید یک جنس با قیمتی بیش از قیمت واقعی آن و یا پرداخت قسط اول جنسی که وعده به دست آوردن آن به مشتری داده می شود مانند دایموند و گلدکوئست و یا روشی دیگر که ممکن است بعداً ابداع شود.
▪ اصل ۲. هر مشتری برای جبران ضرر اولیه و رسیدن به سود، لازم است وظایفی را انجام دهد. از جمله این وظایف این است که دست کم دو نفر دیگر را وارد معامله با شرکت کند.
هر شرکتی که در دو اصل بالا صدق کند یک کلاه بردار زنجیره ای است.

● مبلغان این شرکت ها چه می گویند؟
 

مبلغان این شرکت ها (که در واقع مشتریان شرکت نیز هستند) به شما وعده می دهند که اگر به طرز مناسبی فعالیت کنید می توانید در مدت کوتاهی، مثلا یک هفته، یک ماه یا چیزی در همین حدود وظایف خود را انجام دهید و مشتری های جدید را به شرکت معرفی کنید. کافیست تنبل نباشید و منظم کار کنید.

● فرض کنیم مبلغان راست می گویند
 

بیابید فرض کنیم این مبلغان راست می گویند و این زمان را با عبارت «زمان طی یک مرحله» بیان کنیم. در این صورت پس از گذشت زمان طی یک مرحله، افراد آلوده دست کم دو برابر می شوند. اگر در ابتدا تنها یک نفر آلوده باشد فکر می کنید چقدر طول می کشد تا ده هزار نفر آلوده شوند؟ چقدر طول می کشد تا یک میلیون نفر آلوده شوند؟ گمان می کنید زمان آلوده شدن یک میلیارد نفر و یا زمان آلوده شدن ده میلیارد نفر چقدر است؟

● طرفداران بازاریابی زنجیره ای چه می گویند؟ محاسبات چه می گوید؟
 

اگر این سؤال ها را از یک طرفدار بازاریابی زنجیره ای بپرسید به شما جواب خواهد داد خیلی زیاد، قرن ها و شاید هم هیچ وقت.
ولی شما با یک ماشین حساب ساده می توانید جواب سؤال را پیدا کنید؛ رشد افراد آلوده بسیار سریع تر از آن چیزی است که در ابتدا تصور می شود. به دنباله اعداد زیر توجه کنید؛ این دنباله با یک آغاز می شود و هر جمله دو برابر جمله قبلی اش است. اگر ابتدای کار را مرحله صفر فرض کنیم، عدد به دست آمده در مرحله n-ام برابر ۲n، یعنی حاصل ضرب n بار ۲، است.
۱، ۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲، ۶۴، ۱۲۸، ۲۵۶، ۵۱۲، ۱۰۲۴، ۲۰۴۸، ۴۰۹۶، ۸۱۹۲، ۱۶۳۸۴، ...
مشاهده می شود در مرحله دهم ۱۰۲۴ و در مرحله چهاردهم بیش از شانزده هزار نفر آلوده شده اند (البته بدون در نظر گرفتن افرادی که در روزهای پیش، آلوده شده اند.) تا این جا هنوز مشخص نیست که این دنباله با چه سرعت عجیبی رشد می کند. جمله های بعدی این ها هستند.
ـ ۳۲۷۶۸
ـ ۶۵۵۳۶
ـ ۱۳۱۰۷۲
ـ ۲۶۲۱۴۴
ـ ۵۲۴۲۸۸
ـ ۱۰۴۸۵۷۶
در مرحله هفدهم بیش از صدهزار نفر و در مرحله بیستم بیش از یک میلیون نفر آلوده شده اند! فکر می کنید در چه مرحله ای به ده میلیارد برسیم؟ بعد از چند قرن؟! باز هم محاسبه می کنیم.
ـ ۲۰۹۷۱۵۲
ـ ۴۱۹۴۳۰۴
ـ ۸۳۸۸۶۰۸
ـ ۱۶۷۷۷۲۱۶
ـ ۳۳۵۵۴۴۳۲
ـ ۶۷۱۰۸۸۶۴
ـ ۱۳۴۲۱۷۷۲۸
ـ ۲۶۸۴۳۵۴۵۶
ـ ۵۳۶۸۷۰۹۱۲
ـ ۱۰۷۳۷۴۱۸۲۴
ـ ۲۱۴۷۴۸۳۶۴۸
ـ ۴۲۹۴۹۶۷۲۹۶
ـ ۸۵۸۹۹۳۴۵۹۲
ـ ۱۷۱۷۹۸۶۹۱۸۴ و ...
در مرحله بیست و چهارم شانزده میلیون، در مرحله سی ام یک میلیارد، و در مرحله سی و چهارم بیش از هفده میلیارد نفر آلوده شده اند! و اگر هر مرحله را یک ماه فرض کنیم این زمان کم تر از سه سال خواهد بود و نه در حدود چند قرن!

● روشی ساده تر برای محاسبه
 

بدون انجام این محاسبات طولانی نیز می توان تخمین های خوبی به دست آورد.
ـ ۱۰۰۰ < ۱۰۲۴ = ۱۰^۲
ـ ۱۰۰۰۰۰۰ = ۲(۱۰۰۰) < ۲(۱۰^۲) = ۲۲۰
ـ ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰ = ۳(۱۰۰۰) < ۳(۱۰^۲) = ۳۰^۲
و به همین ترتیب می توانید وضعیت مرحله های مختلف را با تقریب خوبی محاسبه کنید.

● واقعیت امر چیست؟
 

چیزی که در واقع رخ می دهد این است که با گذشت زمان و گسترش آلودگی «زمان طی یک مرحله» به مرور زیاد شده، آن قدر طولانی خواهد شد که دیگر وارد شدن در بازی برای کسی که از جریان آگاه است جذاب نخواهد بود، و به تدریج بازار به حالت رکود می رسد.

● نظر آن ها که آلوده شده اند چیست؟
 

نکته بسیار مهم این است که همه کسانی که آلوده این بازی شده اند لازم است برای جبران ضرر اولیه و رسیدن به سودهای وعده داده شده، رکود بازار و وضعیت بد پیش آمده برای خود را مخفی کنند و با راضی نشان دادن خود مشتریان بیچاره جدیدی را به زیر شاخه های خود اضافه کنند! این افراد در مواجهه با طعمه خود چنان وانمود می کنند که گویی چند روزی بیش تر نیست که به دنبال مشتری می گردند و این در حالی است که چندین ماه وقتشان را برای این کار بیهوده از دست داده اند.
همین باعث می شود که عوارض منفی اجتماعی و اخلاقی این بازی ها بسیار جدی و ناگوار باشد و دیگر این که به سختی بتوان فهمید چه کسی واقعاً در این بازی باخته است.

● چرا این کار بازاریابی نیست؟
 

وظیفه یک بازاریاب رساندن مشتری و فروشنده به یکدیگر است؛ به عنوان مثال شما به دنبال خرید یک دستگاه رایانه هستید و می خواهید دستگاهی متناسب با نیازهای خود پیدا کنید. در این وضع ممکن است با کمک یک بازاریاب به جواب مناسبی برسید.
ولی در بازی هایی مثل GoldQuest، افراد هیچ کدام مشتری واقعی اجناس عرضه شده نیستند و آنگاه که دیگران را تشویق به معامله با شرکت می کنند، محور اصلی تبلیغشان این است که نشان دهند افراد با وارد شدن در این کار می توانند پول دار شوند؛ آن ها در واقع بازاریابِ بازاریابی هستند نه بازاریاب اجناس! به عنوان مثال وقتی طعمه ای پیدا می کنند از وی نمی پرسند که آیا تو به سکه های طلا و یا ساعت های گران قیمت احتیاج یا علاقه داری، بلکه به او می گویند آیا می خواهی یک شغل پردرآمد داشته باشی؟ آیا می خواهی در مدت کوتاهی پول دار شوی؟

● با این معضل باید به شکل قانونی نیز برخورد شود
 

به عقیده من علاوه بر آگاه سازی مردم باید به طوری قانونی هرگونه فعالیت شبه اقتصادی، چه خارجی و چه داخلی، که دو اصل ذکر شده در مورد آن صدق می کند ممنوع اعلام شود.
منبع:آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات ایستنا
ارسال توسط کاربر محترم سایت : omidayandh